مصاحبه اختصاصی با جی کی رولینگ
Q: با توجه به اینکه دامبلدور پیرتر شده است ، آیا این بار جنگیدن با ولدمورت برای او سخت تر خواهد بود ؟
JKR: درسته که سن اون بیشتر شده ، اما دامبلدور در انتهای کتاب پنجم ، در برابر ولدمورت چندان بد کار نکرد
پس هنوز توان مقابله با اون رو داره .
Q: چه اتفاقی برای برادر ناتنی هاگرید خواهد افتاد ؟
JKR: در کتاب ششم خواهید فهمید . خوشبختانه گراوپ در کتاب جدید آرام تر و کنترل پذیرتر شده است .
Q: آیا قبل از نوشتن هر کتاب ، برای طرح ریزی اون و مشخص کردن حوادث اصلی اش وقت میگذارید ؟ چقدر ؟
یا اینکه در موازات نوشتن کتاب ، حوادث رو برنامه ریزی میکنید ؟
JKR: گفتنش سخته ، برای کتاب 6 سالها طرح ریزی کردم و نقشه کشیدم ، با این حال قبل از اینکه نوشتن اون رو
به طورجدی شروع کنم ، دوماه وقت صرف کردم تا دوباره مرورش کنم و مطمئن بشم که واقعا ً چی میخام
( از اشتباهاتم درس می گیرم ، من قبل از نوشتن " جام آتش " طرح اولیه ام رو بازبینی نکرده بودم و به
همین دلیل بعدا ً مجبور شدم تقریبا ً یک سوم کتاب رو دوباره بازنویسی کنم )
Q: آیا وینکی قادر خواهد بود که سلامتی خودش رو بدست بیاره ؟
JKR: وینکی بیچاره .... اون هرگز قادر نخواهد بود که اعتیادش رو به نوشیدنی کره ایی (باتربیر) کاملا ً ترک کنه ،
متاسفم !
Q: مرگ خواری که هرگز به سمت ولدمورت بر نخاهد گشت ، کیست ؟
JKR: تا حالا باید جوابش رو پیدا میکردی ، خیلی از سایتهای هواداری درست حدس زده اند .
Q: وقتیکه کتاب/فیلم شما توسط منتقدین ، نقد میشود چه واکنشی نشان میدهید ؟
JKR: بستگی داره که اونها چی میگن ، بعضی وقتها من با انتقادات موافقم ، اگرچه نمیتونم بگم که جالبه
همچنین بستگی داره به اینکه چه کسی میگه ، تفاوت بزرگی بین اینکه توسط شخصی که تحسینش میکنید
و قبولش دارید ، مورد نقد قرار بگیرید ( که این امر برای من اتفاق افتاده ) با اینکه کسیکه اصلا ً قبولش ندارید
ازتون انتقاد کنه وجود داره .( که البته این مورد آخر ناراحتم نمیکنه )
Q: آیا ممکنه که دم باریک کار هری رو جبران کنه ؟
JKR: خواهید دید .... کتابهای بعدی رو بخونید .
Q: آیا "مد آی مودی" ، این بار مد آی واقعی هستش ؟ اگه آره ، آیا اون به چیزی مشکوکه ؟ چون خیلی شبیه
بارتی کرواچ عمل میکنه ، مثل بو کردن غدا ها و غیره ؟
JKR: این در واقع برعکسه ، در واقع بارتی کرواچ مثل مودی عمل میکرد .
Q: اگه میتونستید چیزی رو در مورد داستان هری پاتر تغییر بدید ، اون چی بود ؟
JKR: مسایل زیادی هستند که تمایل به تغییر دادنشون دارم و فکر نمیکنم که هیچ نویسنده ایی وجود داشته باشه که
کاملا ً از نوشته اش راضی باشه ، یکی از روزها ، وقتیکه کتاب هفت تموم شده باشه دوباره از اول هر
7 کتاب رو بازنویسی خواهم کرد .
Q: اگه هری در آخر داستان بمیره ، آیا ولدمورت شکست ناپذیر خواهد شد ؟
JKR: نمیتونم به این سوال جواب بدم ، باید کتاب 7 رو بخونید .
Q: چرا بین هری و چوچانگ جدایی افتاد ؟
JKR: این خود زندگیه ، ... متاسفم .
رابطه اونها با هم دیگه هرگز خوب نخواهد شد ، پس بهتر شد که خیلی زود همه چیز تموم شد .
Q: شما چطور در درست کردن فیلمهای هری پاتر دخالت دارید و آیا هاگوارتز شبیه همون چیزی بود
که شما در ذهنتون داشتید ؟
JKR: هاگوارتز در فیلمها عینا ً همون چیزی بود که من در ذهنم تصور کرده بودم .
وقتیکه من به صحنه " تالار بزرگ " قدم گذاشتم احساس عجیبی داشتم ، مثل اینکه دقیقا ً وارد مغز خودم
و تصور ذهنی خودم شده بودم .
Q: آیا ولدمورت فرزندی دارد ؟
JKR: نه ..... ولدمورت به عنوان یه پدر ؟ .... نه فکر خوبی نیست !
Q: آیا رابطه ایی بین اسنیپ و خون آشام ها وجود داره ؟
JKR: ام .... نه ، من اینطور فکر نمیکنم .
Q: چرا سیریوس رو کشتید ؟ این کار خیلی من رو ناراحت کرد ؟ ؟
JKR: من واقعا ً فوق العاده متاسفم . من نمیخاستم این کار رو بکنم ، اما دلیلی وجود داشت .
اگه میتونی منو ببخشی ، به خوندن کتابها ادامه بده ، دلیلش رو خواهی فهمید .
Q: چرا ولدمورت هری رو انتخاب کرد ، نه نویل ؟
JKR: دامبلدور این رو در " محفل ققنوس " توضیح داد ، ولدمورت شباهت بیشتری بین خودش و پسر دورگه
که از خانواده اصیل نبود تشخیص داد و به همین علت فکر کرد که هری خطر بزرگتری براش هست .
Q: آیا هری توانایی های بیشتری بدست خواهد آورد و قدرتمند تر خواهد شد ؟
JKR: بله ، اون واقعا ً در حال پیشرفت و تبدیل شدن به یک جادوگر کامل قرار داره .
( که این جای خوشبختیه ، چون من میدونم که چه چیزی در انتظارشه )
Q: آیا شما فکر میکند که بازیگران فیلم ، دقیقا ً با شخصیت های کتاب منطبق هستند ؟
JKR: بله ، مخصوصا ً "اما واتسون" خیلی خیلی شبیه به شخصیت هرمیون هست . این رو من همون اولین باری که
باهاش صحبت کردم فهمیدم ، از همون اولین مکالمه تلفنی فهمیدم که اون برای نقش هرمیون کامل و بی نقصه .
Q: آیا هری در آینده مدیر هاگوارتز خواهد شد ؟
JKR: من مطمئن نیستم که بتونم هری رو در یک شغل آکادمیک ببینم ، اون خیلی پر جنب و جوش تر از اینها نشون داده .
Q: آیا شما کارکتر ولدمورت رو بر اساس یک شخص حقیقی طراحی کردید ؟ مثلا ً یکی از آشنایان ؟
JKR: ( خنده ) ..... نه ، من ولدمورت رو بر اساس هیچ شخص حقیقی خلق نکردم .
Q: من تصور میکنم "میرتل گریان" غمگین ترین شخصیت داستان باشه و حسی بین تنفر شدید و
JKR: احساس همدردی با اون دارم ، آیا اون در ادامه داستان حضور خواهد داشت ؟
شما اونو دوباره خواهید دید .
دوستش نداری ؟ میدونم که اون یه جورایی منفور و شوریده هستش ، اما این همون دلیلیه که
من بهش علاقه دارم و ازش خوشم میاد .
Q: چه احساسی پیدا میکنید ، وقتی بچه ها به شما میگن که به خاطر شما ( و کتابهای شما) است که
شروع به مطالعه کردن و به خوندن علاقه مند شدند ؟
JKR: هیچ کس نمیتونه چیزی بگه که بیشتر از این منو خوشحال کنه .
Q: از کدوم یک از شخصیت ها بیشتر از بقیه بیزار هستید ؟
JKR: احتمالا ً عمو ورنون !
Q: اگر شما جانور نما بودید ، تبدیل به کدام حیوان می شدید ؟ چرا ؟
JKR: من نظرم رو در این مورد از زبان هرمیون بیان کردم ، جوابش در کتاب "محفل ققنوس" و در اتاق احتیاجات است .
و در مورد اینکه چرا ، چون اون حیوون مورد علاقه منه .
Q: آیا شما قصد ندارید از روسیه بازدید کنید ؟ طرفداران جوان بسیاری در اینجا هستند که رویایشان دیدار با شماست !
JKR: خیلی دوست دارم که روسیه رو ببینم ، این یکی از آرزوهای دیرینه منه .
پسرم هنوز خیلی برای مسافرت های طولانی کوچک است ، به هر حال هنوز یک سالش تمام نشده .
Q: دوست داشتید کدوم یک از شخصیت های مونث کتاب " هری پاتر و سنگ کیمیا " می بودید ؟
JKR: هرمیون
قطعا ً دوست نداشتم پنسی پارکینسون باشم .
Q: چه ویژگی باعث شده که دامبلدور به اسنیپ اعتماد کنه ؟
JKR: یه سوال عالی ، اما غیر قابل جواب دیگه .
من فقط میتونم بگم که اسنیپ داستانش رو برای دامبلدور تعریف کرده و دامبلدور هم اونو باور داره .
Q: اگر میتونستید کوئیدیچ بازی کنید ، در چه پستی بازی میکردید ؟
JKR: چه کسی نمیخاد که یک جستجو گر باشه ؟ اما فکر میکنم که کوئیدیچ من فوق العاده بد باشه
من زیاد ورزشکار نیستم و با ارتفاع هم میونه خوبی ندارم ، یه چیزی تو مایه های نویل .
Q: چرا تصمیم گرفتید که در باره جادوگران کتاب بنویسید ؟
JKR: در واقع اون منو انتخاب کرد .... ایده نوشتن داستان یکباره به ذهنم خطور کرد و من میدونستم که باید بنویسمش .
Q: تا چه اندازه کتابهای هری پاتر رو دارای داستانی اخلاقی به حساب میارید ؟
JKR: من اون رو یک داستان اخلاقی به حساب نمیارم ، اخلاقیات به طور طبیعی از داستان به بیرون تراوش میکنه
بین این دو یه فرق کوچک و ظریفی وجود داره . من فکر میکنم هر کتابی که صرفا ً برای درس دادن و موعظه کردن نوشته میشه ، کمتر موفقیت بدست میاره .
Q: آیا دراکو تنها فرزند خانواده مالفوی هست ؟
JKR: بله
Q: اگر شما برای یک روز جای هری پاتر بودید ، چه میکردید ؟
JKR: اگه من شخصا ً خودم به جای هری پاتر بودم ، فکر کنم میرفتم یه گوشه ایی و پنهان میشدم
به خاطر اینکه من می دونم چه اتفاقاتی قراره برای هری بیفته .
Q: آیا همونطور که شنیده ایم ، رنگ چشم هری در آینده نقش مهمی را در داستان ایفا خواهد کرد ؟
JKR: بدون جواب !
Q: چرا اسم مدرسه جادوگری را "هاگوارتز" گذاشتید ؟
JKR: من صورت های مختلف این کلمه رو امتحان کردم ، تا اینکه این کلمه به ذهنم اومد و میدونستم که همین اسم ،
اسم درست و مناسبی خواهد بود .
Q: چه اتفاقی برای دم باریک افتاد ؟
JKR: در کتاب 6 خواهید فهمید .
Q: آیا رون به تیم کوئیدیچ گریفندور راه پیدا خواهد کرد ؟
JKR: خوب ، اون در واقع به تیم راه پیدا کرده ، سوال در واقع اینه که آیا کاپیتان جدید تیم به او اجازه موندن خواهد داد یا نه ؟
Q: آیا ریموس لوپین یک اصیل زاده است ؟
JKR: خیر ، او یک دورگه است .
Q: چطور شد که از کلمه "ماگل" استفاده کردید ؟
JKR: من به دنبال کلمه ایی بودم که نشان دهنده حماقت باشه و در عین حال حس ترحم و دلسوزی رو القا کنه .
در ابتدا کلمه "Mug" به ذهنم اومد ، برای کسانیکه ساده لوح هستند و به آسانی گول میخورند و بعد تصمیم گرفتم از شدت اون کمتر کنم ، به همین خاطر فکر کردم و "Muggle" رو انتخاب کردم . در اون لحظه نمیدونستم که از این کلمه در اصطلاحات عامیانه به عنوان داروی مخدر استفاده میشه ، .. به هر حال .
Q: وقتیکه کوچک بودید ، چه نوع کتابهایی می خواندید ؟
JKR: هر چیزی ، کتابهای بزرگسالان و بچه ها ، با هم .
Q: آیا شما فکر میکنید فیلمها ، برگردانهای خوبی برای کتابها هستند ؟
JKR: من فکر میکنم که اونها کاملا ً به کتابها وفادار بودند . هاگوارتز دقیقا ً همون چیزی بود که من تصور میکردم
من وقت زیادی برای شرح چگونگی صحنه ها و لوکیشن ها صرف کردم .
Q: وقتیکه رون مدرسه رو ترک کنه ، به چه کاری مشغول خواهد شد ؟
JKR: خوب ، با فرض اینکه اون زنده بمونه تا مدرسه رو تموم کنه .... من بهتون نمیگم .
Q: آیا حداکثر OWL هایی که قابل دستیابی هستند ، 12 تاست ؟
JKR: بله .
Q: بچه های جادوگرها ، قبل از رفتن به هاگوارتز در کجا درس میخوانند ؟
JKR: اونها هم میتونند به مدارس ابتدایی ماگل ها برن و هم میتونن تو خونه درس بخونن .
ویزلی ها تو خونه و توسط خانم ویزلی درس خوندن .
Q: آیا تا به حال فکر کرده اید که بعد از کتابهای هری پاتر ، داستانهای علمی - تخیلی برای کودکان بنویسید،
یا اینکه در یک ژانر کاملا ً متفاوت به نویسندگی ادامه خواهید داد ؟
JKR: فکر نکنم که در ژانر علمی - تخیلی خیلی خوب باشم ، احتمالا ً یک ژانر کاملا ً متفاوت .
Q: چه چیزی باعث شد که سیریوس تصمیم بگیره که اسنیپ رو به سمت بید ضربه زن بفرسته ؟
JKR: چون سیریوس از اسنیپ نفرت داشت ( و این احساس کاملا ً دوطرفه بود ) .
در این باره در آینده چیزهای بیشتری خواهید فهمید .
Q: اگه میتونستید یک روز در زندگی واقعی ، با یکی از شخصیت های ساختگی داستانتون باشید ،
کدوم یک رو انتخاب می کردید و چه کاری انجام می دادید ؟
JKR: من فکر میکنم که بیشتر دوست دارم که یک روز رو با هری بگذرونم ، در اونصورت با هم برای غذا خوردن میرفتیم بیرون و بعد من از اون به خاطر تمام دردسرهایی که براش درست کردم ، عذرخواهی میکردم .
Q: چارلی و بیل ، در نسبت با برادر و خواهرشان چند ساله هستند ؟
JKR: بذار فکر کنم ، بیل دو سال از چارلی بزرگتره که اون هم دو سال از پرسی بزرگتره .
Q: آیا تا به حال خوابهایی دیده اید که در نوشتن داستانها به شما کمک کرده باشد ؟
JKR: خیر ، ولی ای کاش می دیدم . فکر کنم یک بار یه خواب باور نکردنی در باره نیکلاس فلامل دیدم
Q: هاگرید در کتاب اول اشاره کرده بود که نسبت به گربه ها حساسیت داره ، چرا وقتیکه کج پا در نزدیکی
هاگرید بوده ، او عطسه نکرده است ؟
JKR: هاگرید هیچ وقت خیلی به کج پا نزدیک نبوده است . من خودم نسبت به گربه ها آلرژی دارم ، اما خیلی راحت
میتونم تو اتاقی که یه گربه وجود داره ، بمونم . و البته کج پا تماما ً یک گربه نیست ، کتاب جانوران شگفت انگیز رو بخون ....
Q: شما چطور ورزش کوئیدیچ رو ابداع کردید ؟
JKR: من بعد از یک دعوا با دوست پسر آن دورانم ، توی یک اتاق در هتل نشسته بودم که این بازی رو ابداع کردم .
حالا که به گذشته فکر میکنم ، متوجه میشم که چرا از فکر کردن به بلاجر ها خوشم میومده .
Q: جانور جادویی مورد علاقه شما چیست ؟
JKR: قطعا ً ققنوس .
Q: آیا شما در انتخاب بازیگران برای فیلمها دخالت داشتید ؟
JKR: بله ، کریس کلمبوس کارگردان فیلم اول از من پرسید آیا کسی را برای نقشی در نظر دارم ، و من بلافاصله جواب دادم که بله ، رابی کلترین برای نقش هاگرید .
Q: آیا نقش جینی ویزلی در دو کتاب بعدی مهم تر و پررنگ تر خواهد شد ؟
JKR: خوب ، حالا که دیگه جینی درحضور هری ساکت و لال نیست ، من فکر میکنم که شما میتونید متوجه شخصیت قوی و موثر اون بشین ( و البته اون همیشه این طور بوده ، به خاطر بیارید که رون در کتاب تالار اسرار گفته بود که اون هیچ وقت ساکت نمیشه )
Q: این سوال خیلی قشنگ پرسیده شده بود ، خود سوال به صورت یک شعر بود که از رولینگ پرسیده بود که ورد ها و طلسم های به کار رفته در کتابها رو چطور ابداع کرده ؟
JKR: بعضی وقتها من از وردهایی استفاده کردم که ریشه اون در وردهایی بود که مردم استفاده میکردند اما اکثرا ً خودم اونها رو ابداع میکردم .
Q: اون دودختر گریفندوری هم دوره ایی هری که هنوز ناشناخته باقی مونده اند چه کسانی هستند ؟
JKR: اوه ، من تازه متوجه منظورتون شدم ، من دفترچه یادداشتم در دسترس نیست و در حال حاضر نمیتونم اسمشون رو به یاد بیارم ، این خیلی بد هست ، سعی میکنم که تا آخر این چت اسمشون رو به یاد بیارم .
Q: آیا ما دوباره ویکتور کرام رو خواهیم دید ؟
JKR: شما اون رو دوباره می بینید ، اگرچه نه خیلی زود .
Q: میخام بدونم که آیا میتونید به ما بگید که باگارت و پترونیوس اسنیپ به چه شکلی در میاد ؟ من خیلی در این مورد کنجکاوم ؟
JKR: خوب ، من به شما نخواهم گفت چون چیزهای زیادی رو لو خواهد داد .
Q: آیا ولدمورت در کتاب آخر خواهد مرد ؟
JKR: حالا تو واقعا ً فکر میکنی که من به این سوال جواب میدم ؟
Q: جوابی که همه ما اشتیاق داریم بدونیم اینه که نوشتن کتاب 6 چطور پیش میره و چه وقت به پایان میرسه ؟
JKR: نمیتونم بگم که اون چه وقت منتشر میشه چون به ناشرین من بستگی داره . اما خیلی خوب پیش میره و من از نوشتنش لذت میبرم .
Q: آیا شما در زندگی واقعی به پیشگویی اعتقاد دارید ؟
JKR: نه ندارم ، و حتی در دنیای جادو هم اعتقادی به پیشگویی ندارم !!!
همونطور که مگونگال هم در کتاب سوم میگه که پیشگوهای راستین و حقیقی انگشت شمار هستند .
Q: اگه شما دارای قدرت جادویی بودید ، چه توانایی رو - به جز توانایی نوشتن که اون رو دارا هستید - انتخاب میکردید ؟
JKR: من دوست داشتم که میتونستم پرواز کنم و بعضی وقتها بتونم صدای بعضی ها رو ساکت کنم